رمان چنین آغاز می‌شود که ما در همان ابتدا متوجه می‌شویم که راوی به چشمانِ مرد شلیک کرده است. بعد از خانه بیرون می‌رود و تلاش می‌کند هر آن‌چه را در این سال‌ها بر او گذشته به یاد بیاورد تا از این طریق بتواند حقیقتی را که به دنبالش است کشف کند؛ حقیقتی که همان هویتِ فردیِ از دست‌رفته است. 

ادامه مطلب:

https://avangard.ir/article/417


 

سر و کارِ یوزف کا. با دادگاهی افتاده است که محیطی بسیار متفاوت با هر ارگان دیگری که او تابه‌حال دیده است دارد؛ دادگاهی که عدالت و اصول اخلاقی چندان در آن رعایت نمی‌شود و هرگز روند و شیوه‌ی پیشرویِ محاکمه فاش نمی‌شود؛ همان‌طور که محکومین هرگز از اتهامات وارده آگاه نمی‌شوند.

ادامه مطلب:

https://avangard.ir/article/412


شبح ويرانى‌ها رمانی تاريخى‌ست و با دستگيرى كارلوس كابالو آغاز مى‌شود، مردى شبح‌وار كه هنگام شكستن محفظه‌ى شيشه‌اى كت و شلوار جورج اليسر گايتان، رهبر جنبش آزادى كلمبيا، در موزه‌ای گرفتار مى‌شود.

ادامه مطلب:

https://avangard.ir/article/448


نادیا در دنیای خویش غرق است و کم پیش می‌آید که به جهان بیرون نگاهی بیاندازد. با این حال دنیای درونی‌اش چنان توانی دارد که نه تنها در عالم روزمره مداخله می‌کند، بلکه حتی روابط علّی را نیز بر هم می‌زند. با حضور او است که ما با رویدادهای تصادفی اغراق‌آمیز و پیش‌بینی‌های ناگزیر از تحقّق مواجه می‌شویم.

ادامه مطلب:

https://avangard.ir/article/446


همه‌چیز از آن‌جایی آغاز می‌شود که آقای کولمیه، رییس تیمارستان شارانتون به بیماران اجازه می‌دهد تا نمایش‌هایی را با ابداع خودشان و در حضور مردم پاریس روی صحنه ببرند. شکنجه و قتل ژان پل مارا به اجرای ساکنان تیمارستان شارنتون به کارگردانی مارکی دو ساد (مارا/ساد) در ظاهر بازسازی یکی از همین اجراهاست.

ادامه مطلب:

https://avangard.ir/article/444


در زندگی مدرن معنا بیش از حد زیاد و بیش از حد کم است. مدرنیته دورانی است که ما با بنیادی‌ترین پرسش‌های اخلاقی و ی دست به گریبان هستیم. در دوران مدرن، رقیبان زیادی در عرصه معنای زندگی به جدال با یکدیگر برخاسته‌اند، بدون آن‌که یکی از آن‌ها بتواند دیگران را با ضربه فنی از صحنه خارج سازد. 

ادامه مطلب:

https://avangard.ir/article/443


قصه‌گو عزیمتی است به درون و به گذشته: بازگشتن به عریان‌ترین شکل روایت: قصه‌گویی. چنین سفری ممکن نخواهد بود مگر با شنیدن و پشت سر نهادن افسانه‌ها و داستان‌ها. داستان‌هایی که راه به یکدیگر می‌برند و در نهایت به نقطه‌ای واحد می‌رسند: داستان-کلمه‌ای واحد که سرچشمه‌ی تمام داستان‌هاست. قصه‌گوهای قبیله‌ی ماکی‌گنگا محرمان این رازند.

ادامه مطلب:

https://avangard.ir/article/440


من نویسنده‌ام. به گمانم فکر می‌کنم والاترین استعدادی که آدمی دارد هنر است و من آن‌قدر جسارت دارم که خودم را هنرمند بدانم ـ‌ که بدانم با تشریح شخصیت می‌توان هم به سرور و زیبایی و هم به روشنگری و پیوند میان مردم دست‌یافت. می‌خواهم این‌کار را بکنم. می‌خواهم کمی دنیا را به خودم نزدیک‌تر کنم؛ که یعنی نزدیک‌تر به مردم؛ و ببینم آیا می‌توانیم در اندکی روشنگری درباره‌ی هم شریک بشویم؟‌ ادامه مروری برنمایشنامه «مویزی در آفتاب» اثر «لورن هانسبری» را در آوانگارد
کتاب نیمه‌ی تاریک ماه قرار بود، همان‌طور که خود او در پیشگفتار گفته است، عنوانی بر مجموعه آثار چاپ شده‌ی گلشیری باشد و در چند جلد به چاپ درآید؛ اما به جز جلد نخست آن که مجموعه‌ی داستان‌های کوتاه اوست، تکلیف دیگر جلدها هنوز مشخص نیست. هر چند که همین یک جلد نیز غنیمتی است بر تارک ادبیات معاصر ایران و در خواندن و شناختن یکی از قلندران نثر فارسی، پرثمر و پرسود است. همان‌طور که فرزانه طاهری، همسر هوشنگ گلشیری، در توضیح خودش آورده، داستان‌ها بر اساس تاریخ
فیلم موفق انگل کمدی سیاهی است که با داستان پرفرازونشیبش دربارهٔ مبارزهٔ طبقاتی، در اسکار غوغایی به پا کرد. فیلم در صحنهٔ تقابل خونین خدمتکاران و ارباب‌هایشان به نقطهٔ اوج خود می‌رسد. اما تنها تعداد معدودی از مشتاقان سینما می‌دانند که این صحنه وحشتناک تحت تأثیر داستان واقعی خانواده‌ای شکل‌گرفته است که بیش از ۸۰ سال پیش به دست پیشخدمتانشان به قتل رسیدند. بونگ جون-هو، کسی که چهار جایزهٔ اسکار را ازجمله جایزهٔ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامهٔ
کتاب «در زمانه‌ی پروانه‌ها» را خولیا آلوارز درباره‌ی زندگی این سه خواهر نوشت، و البته خواهر چهارم؛ خواهری که زنده ماند. دِده میرابال تنها خواهری بود که از کُشتار جان سالم به در برد و وظیفه‌ی روایت داستان پروانه‌ها به دنیا، به دوش او افتاد. خود خولیا آلوارز دختر یکی از مبارزان بود که مجبور شده بود با خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کند و آلوارز تصمیم گرفت داستان این چهار خواهر را در قالب رمانی از زبان خودشان جاودانه کند؛ نه بیوگرافی‌ای از قهرمانانی دست‌نیافتنی
کنام نمونه‌ی کوچکی از یک جامعه‌ی بیمار و مملکتی در آستانه‌ی فروپاشی است. یک مجموعه آپارتمان قدیمی که از فرط بی‌توجهی، فرسوده شده و نیاز به بازسازی دار د. همسایه‌های آن خانه، نماینده اقشار مختلف جامعه‌اند. آدم‌هایی با طرز فکر متفاوت، الگوهای اخلاقی ضد و نقیض و مشکلات روحی و روانی متعدد که به آن‌ها مجال نمی‌دهد باهم مشارکت کنند. ابعاد واحدهای آپارتمان به نسبت جمعیتِ طیف‌های مختلف جامعه در نظر گرفته شده، جوان‌ها بیشترین سهم را دارند.
دانوب در اولین قدم یک نمایشنامه‌ی ناواقعگرا است که نگارنده به‌صورت سفارشی و ضد جنگ آن را نوشته است؛ اما نکته‌ی جالب آنجاست که باوجود سفارشی بودن، دانوب درگیر فرم‌ها و قراردادهای کلیشه‌ای و شعاری نشده است. فورنس این اصول زیبایی‌شناختی خاصش را به‌طورکلی از کلیشه‌ها و ژانرهای شعاری دور کرده و در عوض نوعی سبک روایتگری خاصی برای روایت از زخم‌های پس از جنگ انتخاب کرده است. برای هر تعویض صحنه، دودهایی به‌صورت قراردادی از صحنه بلند می‌شوند؛ تهدید‌ هسته‌ای کابوس
شهر و خانه حکایت هجرت رومه‌نگاری ایتالیایی به نام جوزپّه است. او به آمریکا می‌رود تا نزد برادرش زندگی کند و از تکرار حزن‌آلود و ملال‌آور روزهایش در رُم ، بگریزد. او ارتباطش را از طریق نامه نوشتن به دوستانش حفظ می‌کند، نامه‌هایی که داستان را شرح می‌دهند و زندگی هر یک از شخصیت‌ها را بیان می‌کنند. شهر و خانه را نامه‌ها روایت می‌کنند و پیش می‌برند؛ نامه‌هایی که نثر ساده و صریحشان حزنی عمیق و دلهره‌آور به آن‌ها می‌بخشد.
سوغات کتابی است با پنج حکایت از علیمراد فدایی‌نیا -نویسنده‌ی فرم‌گرا و از امضاکنندگان مانیفست شعر حجم- که حکایت‌های آن برای نخستین‌بار در هفته‌نامه‌ی رادیو-تلویزیون ملی ایران، « تماشا »، به چاپ رسید. حکایت اول ( چه شرمی حیف می‌شود ) داستان خانم الف است؛ او که هیچ عادت ندارد کسی را نگاه کند و یک‌جور دلواپسی قدیمی دارد. نثرِ فدایی‌نیا، نثری متفاوت و بدیع است و حتی تنه به تنه‌ی شعر هم می‌زند. لحنِ شاعرانه‌ی نویسنده داستانِ شخصیت‌ها را کامل می‌کند: سرگشتگیِ
هتلی‌ها داستان متولدین دهه‌ی شصت است؛ کسانی که آوارگی و جنگ را تجربه کرده‌اند و چکیده‌ی رنج ناآرامی‌های ی، آرمان‌های شکست خورده، امیدهای واهی و در یک کلام درد را آمیخته به نطفه‌ی خود از نسل مادران و پدران‌شان به ارث برده‌اند. هتلی‌ها داستان بچه‌هایی‌ست که هرگز خانه‌ای از آن خود نداشته‌اند و دختری که از درون یک جشن، یک روز خوب به درون آوارگی همیشگی خود باز می‌گردد. دو دختر (نگین خردسال و نگین جوان) در دو روایت موازی که در حقیقت داستان یک نفر‌ست؛ در
اوراد نیمروز، افسون کویر اوراد نیمروز رمانی متفاوت از منصور علیمرادی است که به تازگی در جشنواره‌ی ادبی مشهد و جایزه‌ی ادبی جلال آل احمد برگزیده شده است. منصور علیمرادی پژوهشگر فرهنگ عامه و شفاهی است و یکی از حوزه‌های اصلی کار او، ثبت فرهنگ شفاهی است. او از این پشتوانه‌ی غنی پژوهشی به خوبی برای بهره‌مندی نثر خود در داستان‌نویسی استفاده کرده است. ثبت تصاویر شگرف و توصیف تصاویر به شیوه‌ای بدیع از توانمندی‌های قلم اوست.

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وطنیم ایران.آنا یوردوم آذربایجان کانون و موسسه کوثر سایت روستای خم پیچ سلامت و تندرستی من و عشقم فیلم 24 دانلود فیلم و سریال دانلود کلیپ جدید